بحرانهای
اخیر تاجیکستان نشان داد که تروریسم در چند قدمی روسیه است که میتواند در
مناطقی همچون چچن، اینگوش، داغستان و... بحرانساز شود. روسیه با تقویت
سوریه و عراق و همگرایی با جبهه مقاومت بهمنزله پیشگامان مبارزه با
تروریسم سعی در حفظ امنیت خود دارد.
گروه بین الملل مشرق؛ هادی
محمدی کارشناس ارشد مسایل منطقه طی تحلیلی درباره دلایل حضور نظامی روسیه
در سوریه در صبح صادق نوشت: سوریه پس از گذشت چهار سال و نیم همچنان از
کانونهای اصلی تحولات جهانی است. آنچه جهانیان را به سوریه معطوف داشته
نقش همهجانبه و پیشگام این کشور در مبارزه با تروریسم و آگاهی جهانی از
نقش مقاومت در برقراری امنیت جهانی و البته، شکست و ناکامی طراحی غرب برای
سرنگونسازی نظام سوریه و تسلط بر این کشور است، در حالی که حاصل رفتار غرب
ایجاد و توسعه تروریسم در جهان بوده است.
آنچه
در جدیدترین تحولات سوریه مشاهده میشود از یک سو افزایش حمایتهای مسکو
از سوریه در قالب حمایتهای مستقیم نظامی و تسلیحاتی و همگرایی بیشتر با
جبهه مقاومت با محوریت تقویت هماهنگیها با جمهوری اسلامی ایران در قبال
سوریه است و از دیگر سو نیز برخی انعطافها از سوی کشورهای غربی در قبال
سوریه مشاهده میشود که اذعان آنان به پیامدهای منفی حذف نظام سوریه به
ریاستجمهوری بشار اسد نمودی از آن است.
نکته
قابل توجه در میان این دو مقوله دستاوردهای گسترده ارتش سوریه و مقاومت در
مبارزه با تروریسم است که بیانگر پایداری آنان پس از چهار سال و نیم
مبارزه همهجانبه با تروریسم و حامیان منطقهای و فرامنطقهای آنان است.
اکنون از ساختار منسجم که دشمنان سوریه تلاش میکنند، آن را به جامعه
بینالمللی ارائه دهند، خبری نیست، صرفنظر از اینکه دستگاههای اطلاعاتی
سوریه موفق شدند، به دژ گروه تکفیری در رقه، تدمر و ریف شرقی دیرالزور نفوذ
کنند و عملیاتهای دقیق و تأثیرگذاری را علیه مواضع داعش در نقاط مختلف
سوریه، از جمله رقه انجام دهند. این موفقیتهای ارتش سوریه نشان میدهد،
حامیان تروریسم در سوریه شانسی جهت اجرای طرح تقسیم منطقه، آن هم در کشور
سوریه و عراق ندارند، چون نه کفه بافت جمعیتی و نه کفه گروههای تروریستی و
نه کفه پراکندگی جغرافیایی به سود تروریسم و حامیان آن نیست.
حال
این پرسش مطرح میشود که ریشه رویکرد گسترده روسیه به سوریه چیست و چرا
غرب با تعدیل مواضع به آینده سوریه مینگرد و با احتیاط بیشتری از لزوم
سرنگونی نظام سوریه میگوید؟
1-1ـ نگاه ویژه روسیه به سوریه
«ولادیمیر
پوتین» رئیسجمهور روسیه در تازهترین اظهارنظرات خود تأکید کرد: «روسیه
به حمایت نظامی از دولت سوریه ادامه میدهد.» رئیسجمهور روسیه میگوید
کشورش همچنان از دولت سوریه در مبارزه با تروریسم حمایت میکند، چراکه اگر
این حمایتها وجود نداشته باشد، سوریه وضعیتی مشابه لیبی پیدا میکند.
گفتنی است پوتین در نشست امنیت جمعی که در تاجیکستان برگزار شد، رسماً
حمایت مسکو از دمشق را مورد تأکید قرار داده و خواستار رویکرد مثبت جهانی
به سوریه شده است. «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه نیز تأکید کرده که مسکو
به تحویل تجهیزات دفاعی به دولت سوریه ادامه میدهد تا دمشق این تجهیزات
را در مبارزه با تروریسم مورد استفاده قرار دهد. حلقه تکمیلی مواضع حمایتی
روسیه از سوریه و مقابله آن با غرب را در تعاملات تهران ـ مسکو میتوان
مشاهده کرد. روسیه میداند که جمهوری اسلامی ایران از یک سو نقشی مهم در
مبارزه با تروریسم دارد و از سوی دیگر از جایگاه مهمی در سوریه برخوردار
است. ازاینرو هماهنگی میان دو کشور میتواند اهداف مشترک آنان یعنی
مبارزه با تروریسم، حفظ تمامیت ارضی و ساختار سیاسی سوریه و مقابله با
سلطهگری غرب در منطقه را محقق سازد. بر این اساس نیز شاهد توسعه رایزنیها
و هماهنگیهای دو کشور هستیم که سفر اخیر امیر عبداللهیان، معاون وزیر
امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به روسیه و توافقات گسترده دو کشور درباره
سوریه در این چارچوب قابل توجه است.
در
حوزه عملیاتی نیز خبرها از نقشآفرینی قابل توجه روسیه حکایت دارد. منابع
خبری اعلام کردند سوریه دریافت جنگنده و پهپاد روسی از مسکو را تأیید کرد.
مقامات آمریکایی پیش از این گفته بودند که مسکو ۲۸ جنگنده در سوریه مستقر
کرده است. برخی منابع خبری از آغاز آموزش نظامی ۹۵ هزار نیرو از یگانهای
ویژه روسیه برای انجام حملات علیه داعش در سوریه خبر دادند. برخی منابع
اعلام کردند طی هفته اول اکتبر حدود ۱۷۰ جنگنده و ۷۰۰ خودرو زرهی در این
عملیات شرکت خواهند کرد. هر چند که این اخبار میتواند فضاسازی رسانههای
غربی برای اهمیتزدایی از دستاوردهای نظام سوریه و نسبت دادن شکستهای
سنگین تروریستها و غرب در مقابل نظام سوریه به نبرد میان روسیه و غرب صورت
گرفته باشد، چنانکه مقامات سوریه بارها بر عدم حضور نظامیان روس در این
کشور تأکید کرده و حتی مقامات کرملین نظامیان سوری را در خط مقدم مبارزه با
تروریسم عنوان داشتهاند، اما حمایت گسترده تسلیحاتی و اطلاعاتی مسکو از
دمشق امری قطعی و مورد تأکید طرفین است.
1 ـ دلایل و اهداف روسیه چیست؟
در
پاسخ به این پرسش چند نکته محوری مطرح است. نخست آنکه سوریه بهمنزله
مهمترین و تنها پایگاه روسیه در غرب آسیا است که حذف آن برابر با حذف
روسیه از منطقه است. بسیاری معتقدند که نبرد سوریه اکنون برای مسکو به نبرد
حیثیت مبدل شده است، بهویژه اینکه زخم بحران اوکراین و چالشهای ایجاد
شده برای روسیه از سوی غرب در بالکان همچنان برای سران کرملین تازه است.
دوم
آنکه روسیه تهدید امنیت ملی خود در قالب فعالیت تروریستها را احساس کرده
است. فعالتر شدن تروریستها در افغانستان و آسیای مرکزی و قفقاز و حتی
حوزه پیرامونی روسیه زنگ خطری برای امنیت این کشور است. بحرانهای اخیر
تاجیکستان نشان داد که تروریسم در چند قدمی روسیه است که میتواند در
مناطقی همچون چچن، اینگوش، داغستان و... بحرانساز شود. روسیه با تقویت
سوریه و عراق و همگرایی با جبهه مقاومت بهمنزله پیشگامان مبارزه با
تروریسم سعی در حفظ امنیت خود دارد. مسکو میداند که غرب بهدنبال استفاده
از تروریسم برای حذف منافع مسکو و حتی گرفتارسازی روسیه در بحران امنیتی
است، ازاینرو با ورود به عرصه مبارزه مستقیم با تروریسم در سوریه سعی در
مقابله با این طرح دارد.
سوم
آنکه روسیه در هر نقطهای که غرب با شکست و رسوایی مواجه شده باشد ورود
مییابد تا بتواند اقتدار خود را برای جهان به نمایش گذارد. در اوضاعی که
جهانیان کارنامه شکستخورده آمریکا در مبارزه با تروریسم را شاهد هستند،
مسکو با رویکرد به سوریه تلاش دارد اقتدار و اراده خود برای مبارزه با
تروریسم را به نمایش گذارد تا ضمن ناکام گذاشتن طرحهای غرب علیه منافعش،
در مقام قهرمان و ناجی صلح و امنیت جهانی معرفی شود.
2 ـ انعطاف در مواضع غرب
آنچه
در مواضع اخیر کشورهای غربی مشاهده میشود بیانگر عقبگرد آنان از آنچه
براندازی نظام سوریه عنوان شده، است. هر چند که سران این کشورها در سازمان
ملل همچنان بر مواضع خصمانه علیه سوریه ادامه دادند، اما برآیند رفتاری
آنان بیانگر چرخشهای قابل تأمل از چارچوبهای ادعایی آنان در قبال سوریه
است. برای نمونه لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه در مصاحبه با رسانههای
اروپایی بر حل بحران سوریه از طریق تشکیل «دولت فراگیر» که دربرگیرنده
شخصیتهایی از مخالفان و نظام این کشور باشد، تاکید کرد.
وی
گفت: برای ممانعت از فروپاشی نظام در سوریه همانند آنچه که در عراق شاهد
آن بودیم، باید ارتش و برخی نهادهای دیگر دولت حفظ شود و درنتیجه دولت وحدت
ملی با حضور شخصیتهایی از نظام و مخالفان که با تروریسم مخالف باشند،
تشکیل شود. فابیوس درباره اینکه آیا برکناری بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه
پیششرطی برای هرگونه راهکار بحران سوریه است، گفت: اگر بگوییم در هر
مذاکرهای که انجام شود، باز بشار اسد باید بماند این مذاکره یقیناً به
شکست میانجامد، در مقابل، اگر بخواهیم پیش از آغاز مذاکرات نیز اسد کنار
رود باز هم هیچگونه پیشرفتی به دست نخواهیم آورد. وی با این سخنان در واقع
از مواضع پیشین فرانسه که همواره بر رفتن بشار اسد بهمنزله تنها راهحل
بحران سوریه تأکید داشت، به شکل چشمگیری عقبنشینی کرد.
پیش
از فابیوس، جان کری همتای آمریکاییاش برکناری فوری بشار اسد از قدرت را
غیر ضروری خوانده بود و اذعان کرد که نیازی به رفتن اسد بهمنزله پیششرط
آغاز مذاکرات نیست. در همین حال ژنرال پترائوس، رئیس سابق سازمان سیا و از
فرماندهان با سابقه آمریکا در غرب آسیا نیز درباره سوریه میگوید: «تا
زمانی که جایگزین مشخصی وجود ندارد، نباید برای کنار زدن اسد عجله کرد.
البته، اسد نمیتواند جزئی از راهکار سیاسی آینده در سوریه باشد.»
۱ـ ۲ـ-شکست نیروسازی
یکی
از راهبردهای کلان آمریکا در قبال سوریه تشکیل ارتش از آنچه معارضان
میانهرو مینامید، بود. آنها نیروهایی را در اردن، عربستان و ترکیه آموزش
داده و در نهایت راهی سوریه کردند. این رویکرد در حالی صورت گرفته که جز
شکست برای آنان دستاوردی نداشته است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق و
نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دموکرات تأکید کرد برنامه پرهزینه
واشنگتن برای آموزش شبهنظامیان در سوریه شکست خورده است. پنج هزار نفر با
بودجه نیم میلیارد دلاری آموزش دیدهاند. گزارشها حاکی است بسیاری از
کسانی که آمریکا آنها را برای نبرد علیه داعش آموزش داده است، کشته شده،
اسیر شده یا به دیگر گروههای شبهنظامی که با ارتش سوریه میجنگند از جمله
داعش و جبهه النصره، پیوستهاند. بسیاری از فرماندهان نظامی نیز تأکید
دارند که طرح آموزش به اصطلاح میانهها که در ترکیه و اردن صورت میگرفت با
شکست همراه شده است.
2ـ 2ـ عدم همراهی افکار عمومی جهان با آمریکا
آمریکاییها
با ایجاد ائتلافی با حضور 62 کشور در حالی ژست مبارزه با داعش و تروریسم
را گرفتند که رفتارهای عملی آنها واهی بودن این ائتلاف را آشکار کرد. این
امر چنان بوده که پنتاگون برای پنهانسازی این امر به گزارشسازی دروغین
روی آورده که به رسوایی برای ساختار نظامی و امنیتی آمریکا مبدل شد. آنچه
جهانیان به آن اذعان دارند عدم صداقت آمریکا در مبارزه با تروریسم است که
عملاً آمریکا را از متن تحولات جهانی به حاشیه سوق میدهد. وضعیت بحرانی
آمریکا چنان است که منابع خبری اعلام کردند «جان آلن» نماینده رئیسجمهور
آمریکا در ائتلافی که سال گذشته به بهانه مقابله با داعش شکل گرفت، بهزودی
از سمت خود کنارهگیری میکند. «جان مک کین» رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای
آمریکا نیز در جریان نشستی با موضوع راهبرد واشنگتن در خاورمیانه، گفت:
«یک سال از زمانی که رئیسجمهور اوباما دستور حملات هوایی در عراق و سوریه
را صادر کرد و نیروهای آمریکایی را برای این کار به خدمت گرفت، میگذرد و
حالا رئیس ستاد مشترک و مسئول فرماندهی مرکزی، نبرد با داعش را یک بنبست
میخوانند.» بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که مجموع این رفتارها و مشابه
آن برگرفته از بیاعتمادی جهانی به آمریکا در صحنه مبارزه با تروریسم است
که در کنار شکست میدانی در سوریه در صحنه جهانی نیز آمریکا را با چالشهای
گستردهای مواجه ساخته است.
3ـ 2 ـ بحران پناهجویان
نکته
مهم دیگر وضعیت پناهجویان و آوارگان برجای مانده از جنگافروزی غرب در
آفریقا و غرب آسیا است که میرود تا اروپا را گرفتار بحرانی شدید کند.
اروپا در بازی دو سر سوخت قرار دارد، چرا که اگر از یک سو از ورود
پناهجویان به کشورهای خود ممانعت کند، پرچمداری خود در حمایت از ارزشهای
اخلاقی و انسانی را زیر سؤال برده و از سوی دیگر، ورود این پناهجویان موجب
تغییر بافت و ساختار جمعیتی این کشورها خواهد شد که جوامع جذب و ادغام
آنها را به دلایل مختلف رد میکنند و این جدای از بار مالی است که این
گروههای پناهجو بر دوش جوامع استقبالکننده از آنها میگذارند.
اروپاییها برآنند تا هزینه پناهجویان را به آمریکا نیز منتقل کنند،
چنانکه از محورهای نشستهای اتحادیه اروپا لزوم مسئولیتپذیری آمریکا در
قبال پناهجویان است. تمام این قضایا موجب میشود، غرب در موضوع مبارزه با
تروریسم تجدیدنظر کند و جبهه گسترده تشکیل شده برای مبارزه با این پدیده
شوم را به حال خود رها سازد تا آزادانه به مبارزه با تروریسم و غلبه بر آن
بپردازد که رویکرد به سوریه بهمنزله پیشگام مبارزه با تروریسم محور آن
است.
نتیجهگیری
در
جمعبندی نهایی درباره رفتار غرب میتوان گفت که هدف کشورهای غربی در طول
چهار سال و نیم گذشته سرنگونسازی نظام سوریه بوده است، حال آنکه این طرح
با مقاومت مردم و ارتش سوریه با شکست همراه شده است. طرح ایجاد دولت و ارتش
جایگزین با آموزش به اصطلاح معارضان میانهرو نیز شکستخورده، بهگونهای
که وزارت دفاع آمریکا نیز رسماً بر این امر اذعان کرده است. در این میان
غرب جز اذعان به شکست در برابر اراده سوریها در حفظ نظامشان به ریاست
جمهوری اسد راه دیگری پیش رو ندارد.
کشورهای
غربی که ابتکار عمل در سوریه را در دستان نظام سوریه و متحدان منطقهای آن
میبینند، برآنند تا با برخی تعدیل مواضعها از حجم شکستهای خود در سوریه
بکاهند. آنان که میدانند سرنگونسازی نظام سوریه توهمی بوده که به رسوایی
جهانی برای آنان مبدل شده با بیان عدم نیاز به کنارهگیری اسد تا زمان
برقراری امنیت و ایجاد روند دولت انتقالی برآنند تا خود را همسو با خواست
جهانی، یعنی استمرار حاکمیت نظام کنونی سوریه نشان دهند.
البته،
سابقه رفتاری غرب در جهان و عدم صداقت رفتاری آنان ابهامات بسیاری را
درباره مواضع کنونی این کشورها ایجاد کرده است، بهگونهای برخی معتقدند
این رفتار غرب امری از روی اجبار و روندی تاکتیکی و نه راهبردی بوده و آنان
به دنبال فرصتسازی برای رسیدن به هدف نهایی خود، یعنی سرنگونسازی نظام
سوریه و تضعیف موقعیت ایران و روسیه در منطقه هستند. در این میان روسیه که
به دنبال احیای جایگاه جهانی خود است با رویکرد همهجانبه به سوریه و
متحدانش میتواند ضمن مبارزه با تروریسم و رسیدن به امنیت پایدار، شکستی
سخت را به غرب تحمیل کند و به موقعیتی برتر در قبال آنان دست یابد.